معنی جدشاه اسماعیل صفوی

لغت نامه دهخدا

اسماعیل

اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن حیدر (شاه...). رجوع به اسماعیل صفوی شود.

اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن محمدبن اعرابی بن ابومحمد قاسم بن ابوالقاسم حمزهبن امام موسی کاظم (ع). وی پدر جعفربن محمد است و نسب شاه اسماعیل صفوی را بدو پیوسته اند. (حبیب السیر ج 3 جزو4 ص 323).

اسماعیل. [اِ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن اسماعیل. رجوع به ظافر اسماعیل شود.


فاتح صفوی

فاتح صفوی. [ت ِ ح ِ ص َ ف َ] (اِخ) لقب شاه اسماعیل صفوی است که در سال 930 هَ. ق. درگذشته است. رجوع به اسماعیل صفوی شود.


صفوی

صفوی. [ص َ ف َ وی ی] (ص نسبی) منسوب به شیخ صفی الدین اردبیلی. کسی که نسب وی به شیخ صفی می رسد. رجوع به صفی الدین اردبیلی و صفویه شود.

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

صفوی

کسی که نسبش به شیخ صفی می‌رسد،

معادل ابجد

جدشاه اسماعیل صفوی

711

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری